بازیها خوب؛ اما روایتی شبیه «لاک قرمز» در «نیکان»
تاریخ انتشار: ۴ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۶۲۷۴۸
به گزارش قدس آنلاین، دختران نوجوان، یکی از گروههای سنیای هستند که در مجموعههای تلویزیونی تولید شده در سیما همواره مورد توجه بودهاند. به عنوان مثال سریالهایی چون «دبیرستان خضراء»، «دختران»، «دختران حوا»، «دنیای شیرین»، «دنیای شیرین دریا»، «آسمان همیشه ابری نیست» و ... با محوریت دختران و زنان جوان تولید شده یا در آنها به ابعاد و جنبههای مختلف زندگی این گروه سنی مهم از جامعه، توجه شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این درحالی است که تازهترین محصول سیمافیلم با همین موضوع یعنی گروه سنی نوجوان دختر، «نیکان» نام دارد که از 12 خرداد پخش خود را در شبکه سه سیما آغاز کرده است. این مجموعه تلویزیونی به کارگردانی علی سراهنگ راوی یک قصه پرفراز و نشیب درباره بخشی از زندگی دختری نوجوان در جامعه امروز است.
دختری که چالشهای دشواری سر راهش قرار میگیرد، اما با تلاش و مراقبت از خودش، تلاش میکند تا راه رستگاری را بیابد. شخصیتمحوری این مجموعه تلویزیونی، «نیکان»، دختری از یک خانواده مرفه است. در حالی که جشن تولد او نشان میدهد زندگی خوب و بیدردسری دارد، اما اشتباه پدرش باعث میشود تا زندگی آنها دستخوش تلاطم و آسیب شود.
مسعود، پدر نیکان که شرکت پخش و واردات مکملهای دارویی دارد، به عرضه محصول تقلبی و غیرمجاز متهم میشود و تحت تعقیب است؛ مسمومیت یک جوان درست در روز ازدواجش، به خاطر مصرف این داروها، موجب پیچیدگی بیشتر مسئله برای مسعود میشود.
وی همچنین به افرادی بدهکار است و این، شرایط اقتصادی بدی را برای خانواده ایجاد میکند. از طرفی، مادر نیکان نیز متهم ردیف دوم پرونده مکملهای تقلبی است و زندانی میشود. نیکان چارهای غیر از خوداشتغالی و نجات خانوادهاش ندارد. او کوشش فراوانی برای تولید ابزارهای ساده تزئینی میکند تا برای آنها بازار پیدا کند یا جواهراتش را بفروشد، اما هر بار مانعی بر سر راهش قرار میگیرد و ...
یکی از نکاتی که بسیاری از کارشناسان به آن پرداختند بحث تشابه سریال «نیکان» و فیلم «لاک قرمز» است. فیلمی که سیدجمال سیدحاتمی آن را سال 1394 کارگردانی کرد و حرف و حدیثهایی درباره ساخت نسخه سریالی و حتی ادامه آن در نسخه سینمایی دیگری مطرح بود.
وقتی به روند سریال و داستان کاراکترهای آن توجه کنیم این تشابه به دست میآید. مسعود و نیکان اینجا بیشباهت به کاراکترهای «لاک قرمز» نیست. چرا که خط اصلی قصه یعنی غیبت پدر و مواجه شدن خانواده با مشکلات مالی و احتمالا نجات آنها توسط دختر جوان خانواده، وجه مشترک هر دو اثر است.
در «نیکان» نیز مانند «لاک قرمز»، پس از غیبت پدر معلوم میشود که او بدهیهای زیادی دارد. بهنام تشکر تنها بازیگر مشترک این دو اثر است و در هر دو، نقش پدر خانواده را برعهده دارد. خانواده «نیکان» مانند «اکرم» فقیر نیستند و فضای سریال به اندازه نسخه سینمایی تلخ نیست. با توجه به محدودیتهای تلویزیون و پایانبندی سریالها، بیشک مجموعه «نیکان» پایان خوشتری نسبت به «لاک قرمز» خواهد داشت.
البته سریال ریتم خوبی دارد، داستانها کششِ دنبال کردن دارند، اما سریال میتوانست جذابتر از اینها ساخته شود. شاید نقطه متمایز و قدرتمند سریال، روزی بازیهایی باشد که خوب از آب درآمدهاند. مه لقا مینوشزاد که پیش از این در سریال «حکایتهای کمال» و فیلم «آتابای» بازی کرده است، در «نیکان» نقش شخصیت اصلی قصه را ایفا کرده و در این نقش بازی قابل قبولی دارد.
برخلاف پردیس احمدیه در «لاک قرمز» که چهرهاش به اندازه کافی با دختری 16 ساله تناسب داشت، چهره این بازیگر به دختری 18 ساله و دبیرستانی چندان نزدیک نیست. پژمان بازغی، سیما تیرانداز و رضا داوودنژاد بازیهای خوبی در سریال دارند و مریم سعادت نیز در نقش مادربزرگ خانواده، توانسته بیتابی و نگرانیهای کاراکترش را به خوبی نمایش بدهد.
«نیکان» گرچه با موضوع اجتماعی تولید شده و به برخی آسیبهای موجود در جامعه امروز میپردازد، اما ساختار اصلی قصه در این سریال، معمایی است. به این ترتیب که گرهها و ماجراهای مختلفی در دل داستان اصلی شکل می گیرد که مشخص میکند، افراد و حوادث دیگری هم در پس ماجرای عرضه مکملهای آلوده وجود دارد.
«نیکان» در این شرایط اجتماعی و فرهنگی که تمرکز اصلی دشمنان جامعه ایرانی بر زنان و به ویژه نسل جدید بانوان است، میتواند منبعی الهام بخش برای دختران ایرانی باشد. اگرچه میتوانست پا را خیلی فراتر از اینها بگذارد و مخاطب خودش را هم فراگیرتر کند. اما این سریال جزو انتخابهای مخاطبین برای تماشای سریال است.
البته باز هم برای قضاوت نهایی و نمره دادن به این سریال، زمان لازم وجود دارد و باید صبر کنیم سریال پیش برود اما در مجموع میتوان ساخت چنین سریالی را که دست روی موضوع دختران نوجوان گذاشته، به فال نیک گرفت و ضرورت دارد تولید چنین آثاری روند رو به رشدی داشتهباشد.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیممنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: رسانه ملی تلویزیون شبکه سه سریال لاک قرمز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۶۲۷۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای خانواده رضا عطاران در «بدل» چیست؟/ معرفی چهرههای جدید
علیرضا مسعودی معروف به علی مشهدی درباره سریال جدید خود با نام «بدل» که با پایان مجموعه «هفت سر اژدها» از این شبکه پخش می شود به خبرنگار مهر بیان کرد: قصه و اتفاقات سریال «بدل» در سال ۱۴۰۲ رخ می دهد و درباره خانواده عطاران است؛ شهرام قائدی نقش پدر را در خانواده عطاران بازی می کند که نسل اندر نسل عطار هستند. پریسا مقتدی نقش همسرش را بازی می کند و عرفان آصفی نقش پسر خانواده را با نام رضا عطاران دارد.
وی درباره عرفان آصفی که بیشتر در تئاتر فعالیت داشته است توضیح داد: رضا عطاران که تحصیلات مرتبط با هوا و فضا در خارج از کشور دارد پس از پنج سال به ایران باز می گردد. نقش او را عرفان آصفی بازی می کند که سال گذشته در فیلم «ویلای ساحلی» کیانوش عیاری نقش اصلی را داشت و اینجا هم نقش اصلی سریال را دارد.
این نویسنده و کارگردان درباره قصه «بدل» بیان کرد: طرح این قصه را حدود ۲۰ سال پیش نوشتم و کنار گذاشتم و بعد از سال ها فکر کردم الان وقت آن است که ساخته شود.
مسعودی درباره نام رضا عطاران و اینکه برای این قصه با خود عطاران گپ و گفتی داشته است یا خیر بیان کرد: به هر حال من سال هاست در مقام نویسنده کار می کنم و سال های اخیر هم کارگردانی کرده ام. عطاران هم از مدل کاری من خبر دارد و برایش سوال نبود که چرا سراغ اسم او رفته ام. اما من زنگ زدم و برای استفاده از نامش از او اجازه گرفتم.
این فیلمنامه نویس درباره کمدی های سال های اخیر که نتوانسته است مخاطب را راضی کند، بیان کرد: من همه سریال های تلویزیون را می بینم چون آثار همکاران من است و همیشه این آثار را دنبال کرده ام. مساله این است که الان چهار یا پنج پلتفرم اصلی داریم و فضای مجازی هم بسیار فعال است. فضا نسبت به ۲۰ سال پیش خیلی تغییر کرده است. گرفتاری مردم هم بیشتر شده است. آن زمان شاید ساعت ۷ شب خانه بودید اما الان آنقدر دلمشغولی ها زیاد شده است که باید تا آخر شب کار کنید.
وی درباره اینکه سریالش چقدر می تواند فضای جدیدی در میان کمدی ها داشته باشد، عنوان کرد: این سریال هم از موقعیت های کمدی و هم از کمدی کلامی برخوردار است. شخصیت ها در این سریال فانتزی نیستند. شخصیت هایی که در این سریال انتخاب کرده ام به گونه ای هستند که مردم با آنها همذات پنداری دارند و ما به ازای آنها را می بینند. پیش از این هم سال ها تلاش کرده ام که مردم با شخصیت های آثارم ارتباط بگیرند و کاراکترها و شخصیت ها را اطراف خود دیده باشند.
نویسنده «کوچه اقاقیا» اضافه کرد: نویسنده هایی مثل پیمان و محراب قاسم خانی تخصص شان در فانتزی است ولی من هرچه ساختم مابه ازای آن را در زندگی خودم دیده ام مثل «نوروز رنگی» که چند سال پیش پخش شد و «بدل» هم چنین ویژگی ای دارد. غیر از شخصیت ها، بخشی از داستان هم براساس یک واقعیت است.
مسعودی در ادامه درباره حضور بازیگران در سریال های تلویزیونی با توجه به دستمزدهای شبکه خانگی بیان کرد: الان دستمزدها در پلتفرم ها آنقدر بالا و عجیب و غریب است که بسیاری از بازیگران را نمی توانید در تلویزیون داشته باشید. با این ارقامی که آن طرف رد و بدل می شود مگر می توانید به بازیگرانی چون جواد عزتی بگویید به تلویزیون بیاید. خود من با رقم های تلویزیون رویم نمی شود به اینها که رفقایم هستند بگویم به تلویزیون بیایند.
وی در پایان درباره اینکه چرا خودش به پلتفرم ها نمی رود و کار بسازد، بیان کرد: تلویزیون مخاطب بسیار بالایی دارد من ادعایم می شود تمام ایران را گشته ام و در سراسر ایران دیده ام که هنوز تلویزیون شان روشن است. شک نکنید یک سریال تلویزیونی در شبکه سه میزان بیننده اش خیلی بیشتر از سریالی است که در شبکه نمایش خانگی درباره اش بحث می شود.
کد خبر 6091923 عطیه موذن